بنام خدا
فطرت پاک انسانی از رنج همنوعان رنجدیده خواهد بود لیکن اگر به او اجازه دیدن و شنیدن داده شود .روز شانزدهم ماه مارس 2003، یکی از گروههای طرفدار صلح به نام جنبش همبستگی بین المللی در غزه در مقابل سربازان اسرائیل جعلی  ایستاد و قصد داشت   مانع خراب کردن خانه ها ی فلسطینیان  بشود.

« راشل کوری»  دختر آمریکایی بیست و سه ساله، یکی از اعضای این گروه بود که وقتی یک تانک اسرائیل جعلی  به سوی خانه فلسطینی  می رفت، خود را به مقابل خانه رساند و روی زمین نشست. رانندهء بولدوزر برای اینکه او را از آنجا براند، خاک و سنگ بر سرش ریخت اما راشل همچنان بر جا نشست. راننده، بولدوزر را به حرکت درآورد و با قساوت تمام او را زیر چرخهای خود گرفت اما  تیغ بولدوزر را عقب نکشید و پیکر راشل توسط آن درهم شکسته شد سپس  راننده عقب رفت بطوری که بطور مشخص از روی پیکر او رد شود .

متن زیر قسمتهای از نامه راشل در مدت اقامت دو هفته ای او  در فلسطین به مادر  و خانوده اش است .
 27فوریه 2003
"« دوستت دارم. دلم واقعا برایت تنگ شده. شبها کابوسهای وحشتناکی می بینم، تانکها و بولدوزرها را می بینم که دور خانه را گرفته اند و من و تو هم داخل خانه هستیم. گاه، آدرنالین نقش بیحس کننده بازی می کند.
در چند هفته اخیر، غروبها یا در طول شب اوضاع را ذهنم مرور می کنم. من واقعا برای این مردم نگرانم. دیروز، پدری دست دو بچه اش را گرفته بود و در تیررس تانکها، تفنگچیها، بولدوزرها و جیپهای ارتشی می گشت و می خواست آنها را از آنجا دور کند چون فکر می کرد خانه اش را با دینامیت منفجر می کنند. من و "جنی" همراه چند زن و دو بچه کوچک داخل خانه ماندیم. در واقع، این ما بودیم که، به خاطر یک اشتباه در ترجمه، این گمان را برای او ایجاد کرده بودیم که خانه اش منفجر خواهد شد. در حقیقت، سربازان اسرائیلی می خواستند یک تلهء انفجاری را از راه دور منفجر کنند، تله ای را که احتمالا مبارزان فلسطینی قبلا کار گذاشته بودند. در همینجا بود که، روز یکشنبه، حدود 150مرد فلسطینی را در یکجا جمع کرده بودند و در حالیکه تفنگهای سربازان اسرائیلی بالای سرشان آمادهء شلیک بود، تانکها و بولدوزرها 25 گلخانه و مخزن پرورش گل را خراب کردند، یعنی جایی را که ممر معاش 300نفر بود. تله، درست روبروی گلخانه ها قرار داشت، درست در نقطه ای که تانکها از آنجا وارد می شدند. من از دیدن آن مرد که فکر می کرد اگر با دو بچه اش از خانه خارج شود و آنطور در تیررس تانکها بچرخد بیشتر در امان است، وحشت کرده بودم. من واقعا می ترسیدم که آنها کشته شوند، و برای همین سعی کردم خودم را بین آنها و تانک حایل کنم. این مسایل هر روزه پیش می آید. اما دیدن آن پدر که با دوتا بچهء کوچولویش در بیرون سرگردان بود و بی نهایت غمگین به نظر می رسید، برایم لحظهء بخصوصی را ساخته بود، شاید برای اینکه می دانستم که اشتباه ما در ترجمه بوده که باعث شده او از خانه اش بیرون برود.
من خیلی روی حرفهایی که تو در تلفن گفتی؛ دربارهء اینکه خشونتهای فلسطینیها کمکی به حل قضیه نمی کند، فکر کردم. دو سال قبل شش هزار نفر از اهالی رفح در اسرائیل کار می کردند، این کارگران، امروز فقط ششصد نفرند. و از این ششصد نقرهم، بسیاری شان از اینجا رفته اند چون سه پست بازرسی بین اینجا و اشکلون (نزدیکترین شهر اسرائیل) دایر کرده اند که یک فاصلهء چهل دقیقه ای را که راه هر روزهء کارگران بوده، تبدیل کرده به یک مسافرت دوازده ساعته و در واقع غیرممکن. به اضافه، رفح که در سال 1999 به عنوان سرچشمهء رشد اقتصادی شناخته می شد، امروز کاملا ویران است: پیست فرودگاه بین المللی غزه خراب و فرودگاه بسته شده، مرزهای تجاری که با مصر وجود داشت، حالا پر از تفنگداران ویژه و سربازان اسرائیلی است که در راه به کمین می نشینند، راه رسیدن به دریا، طی دو سال اخیر با ایجاد پست بازرسی و ایجاد مستعمرهء "گوش کاتفی" مسدود شده است. از شروع انتفاضه تا کنون ششصد خانه در رفح خراب شده، اکثریت ساکنان این خانه ها هیچ ارتباطی با مبارزان نداشتند، فقط، در نزدیک مرز زندگی می کردند. فکر می کنم، حتی از نظر رسمی، می توانیم بگوئیم که امروز، رفح فقیرترین نقطهء دنیاست، در حالیکه در گذشتهء نزدیک، در اینجا یک طبقهء متوسط وجود داشت. اخیرا شواهدی به دست آورده ایم که در گذشته، کشنیهایی که می باید گلهای غزه را به سمت بازارهای اروپا ببرند، هفته ها برای کنترل امنیتی در معبر "ارض" منتظر می ماندند. به راحتی می توانی تصور کنی که شاخه های گل که بعد از دو هفته معطلی در کشتی به بازار می رسند چه وضعی دارند و چه بازاری می توانند پیدا کنند. سرانجام هم، بولدوزرها آمدند و این مردم را از باغ و باغچه شان جدا کردند.
چه چیز برای این مردم مانده؟ اگر پاسخی داری به من بگو. من ندارم. اگر هر کدام از ما زندگی آنها را می دیدیم؛ می دیدیم که چطور آسایش و رفاه از آنها سلب شده، می دیدیم که چطور با بچه هایشان در جاهایی شبیه انبار و پستو زندگی می کنند؛ اگر این چیزها برای خودمان پیش می آمد و می دانستیم که، سربازها، تانکها و بولدوزرها می توانند هر لحظه برسند و تمام گلخانه هایی را که طی زمان ساخته ایم خراب کنند، خودمان را بزنند و همراه 149 نفر دیگر، ساعتها و ساعتها بازداشت کنند، فکر کن، آیا برای دفاع از خودمان و از چیزهای اندکی که برایمان مانده، از هر وسیله ای، حتی خشونت آمیز، استفاده نمی کردیم؟ به نظر من چرا. من به این فکر می کنم، بخصوص وقتی باغ و باغچه های گل و میوه را می بینم که خراب شده، درختهای میوه را می بینم که بعد از سالها زحمت، شکسته و نابود شده است. چقدر طول می کشد رویاندن و بزرگ کردن گیاهی و این کار به چه اندازه عشق و محبت نیاز دارد. معتقدم که در شرایط مشابه، اکثریت مردم، هر طور که بتوانند، از خود دفاع می کنند. فکر می کنم عمو "گریچ" همین کار را می کند. فکر می کنم مادر بزرگ هم اینکار را می کند. فکر می کنم خودم هم خواهم کرد. از من می خواهی که از مقاومت بدون خشونت حرف بزنم؟ دیروز، وقتی آن تله منفجر شد، شیشه های تمام خانه های مسکونی اطراف فرو ریخت. ما داشتیم چای می نوشیدیم و من می خواستم با آن دوتا کوچولو بازی کنم.
تا الان، اوقات سختی را گذرانده ام. تحمل اینهمه محبت و مهربانی برایم بسیار دشوار است، آنهم از جانب مردمی که مستقیما با مرگ رو در رو هستند.
می دانم که در آمریکا، همه چیز اینجا اغراق آمیز به نظر می رسد. صادقانه بگویم، گاه، ملاطفت مطلق این مردم که حتی در همان زمان که خانه و زندگی شان درهم کوبیده می شود، مشهود است، برای من سوررئالیستی است. برایم غیرقابل تصور است که آنچه در اینجا می گذرد، می تواند در دنیا پیش بیاید بدون اینکه اغتشاش و آشوب و جنجال عمومی در پی داشته باشد. اینها قلبم را به درد می آورد، همانطور که در گذشته هم برایم دردناک بود. چه چیزهای شنیعی که اجازه می دهیم در جهان بگذرد.
این چیزی است که من در اینجا شاهدش هستم. قتل و کشتار، حمله های موشکی، مرگ بچه ها با گلوله، اینها قساوت است. و وقتی همهء اینها را یکجا در ذهنم جمع می کنم، از احتمال فراموش شدن آن وحشت می کنم. اکثریت غالب این مردم، حتی اگر از نظر اقتصادی امکان گریز از اینجا را داشته باشند، حتی اگر واقعا بخواهند دست از مقاومت بردارند و خاک خود را رها کنند و بروند (و این، به نظر می رسد کوچکترین هدف سفاکیهای شارون است)، نمی توانند. برای این که حتی نمی توانند برای تقاضای ویزا به اسرائیل بروند، و برای اینکه کشورهای دیگر اجازه ورود به آنها نمی دهند (نه کشور ما و نه کشورهای عربی). برای همین است که من فکر می کنم وقنی تمام امکان زنده بودن فقط در یک وجب جا (غزه) خلاصه می شود و از آن نمی توان خارج شد، می توانیم از "نسل کشی" حرف بزنیم. شاید تو بتوانی معنی "نسل کشی" را، طبق قوانین بین المللی تعریف کنی. من الان آنرا در ذهن ندارم. اما من، اینک بهتر می توانم آن را تصویر کنم، البته امیدوارم. فکر می کنم تو می دانی که من دوست ندارم از این کلمات سنگین استفاده کنم. ولی واقعا سعی می کنم آنرا تصویر کنم و بگذارم دیگران خودشان نتیجه گیری کنند. و با اینحال، همچنان به توضیح و تشریح موقعیت ادامه می دهم.
من فقط می خواهم برای مادرم بنویسم و به او بگویم که من شاهد این نسل کشی تاریخی و حیله گرانه هستم، که واقعا وحشت دارم، که مدام اعتقاد عمیق خود را به انسانیت و شفقت انسان مورد سئوال قرار می دهم. اینها باید متوقف شود. فکر می کنم چقدر خوب است که همهء ما، همهء کارهای دیگر را رها کنیم و زندگی خود را وقف این کار کنیم. اصلا فکر نمی کنم که این کار اغراق است. من هنوز هم دوست دارم برقصم، دوست پسر داشته باشم و با دوستان و همکارانم شادی کنم و بخندم. ولی در عین حال می خواهم که اینها متوقف بشود، بیرحمی و شقاوت. این چیزی است که حس می کنم. من احساس تاامیدی می کنم. من متأسفم که این پستی و دنائت جزو واقعیتهای جهان ماست، و اینکه ما، در عمل در آن شرکت می کنیم. این، آنی نیست که من برایش به دنیا آمدم، این، آنی نیست که مردم اینجا برایش به دنیا آمده باشند، این، دنیایی نیست که تو و بابا آرزویش می کردید؛ وقتی تصمیم گرفتید مرا داشته باشید.
این، آنی نیست که من وقتی به دریاچهء "کاپیتال" نگاه می کردم، می گفتم "اینست دنیای بزرگ! و منهم در آنم". من دوست ندارم بگویم که می توانم در این دنیا در آسایش به سر ببرم و بدون هیچ نگرانی و در بیخبری کامل از شرکت خودم در این "نسل کشی"، زندگی کنم.
باز هم انفجار بزرگی در دوردست.
وقتی از فلسطین برگردم، با کابوسهایم دست به گریبان خواهم بود و احساس گناه خواهم کرد از اینکه در اینجا نمانده ام. اما می توانم خود را در کار زیاد غرق کنم. آمدن به اینجا یکی از بهترین کارهایی است که تا بحال انجام داده ام. خواهش می کنم وقتی به نظر خل می آیم، یا اگر ارتش اسرائیل گرایشات نژادپرستانه خود را، که می خواهد "سفید"ها را زخمی نکند، کنار بگذارد، علت آنرا شرافتمندانه به این تعبیر کن که من در میانهء یک "نسل کشی" هستم که خودم هم بطور غیرمستقیم از آن حمایت می کنم و دولت من در آن مسئولیت زیادی دارد.
دوستت دارم، همانطور که بابا را. متأسفم از این که نامهء بدی نوشته ام.

28 فوریه 2003              
...ما هر روز صدای تانکها و بولدوزرها را می شنویم، از خیلی نزدیک.اما این مردم همبستگی و برادری زیادی با هم دارند، همینطور با من. وقتی با دوستان فلسطینی هستم کمتر احساس وحشت می کنم تا وقتی که می خواهم به عنوان یک ناظر حقوق بشر یا خبرنگار یا مبارز واکنش نشان بدهم. این مردم نمونه خوبی هستند برای این که آدم یاد بگیرد که چطور در راههای طولانی و سخت مقاومت کند.می دانم که این شرایط، با شدت و ضعف کوناگون بر آنها حادث می شود (و سرانجام هم می تواند نابودشان کند)، ولی از قدرت آنها در حفظ و نشان دادن شرف انسانی شان حیرت می کنم.
در شرایط فوق العاده دشواری که به سر می برند می خندند، سخی و بخشنده هستند، زندگی خانوادگی را حفظ می کنند، و اینهمه، با حضور مداوم مرگ....»

                           
     _________________________________________________________________________

بنام خدا

« "...این روزها در سرزمینی که بی تردید بهشت کاپیتالیسم است اتفاقهای برخلاف تصورات بالا می افتد در واقع سالهاست که دنیا در حال تجربه شکلی متفاوت از سرمایه داری است. شرکتها و سرمایه داران و ثروتمندان دنیای جدید سرمایه داری با آن کارخانه دارها و سرمایه داران قرن نوزدهم تفاوتهای بسیاری دارند. دیگر از رنج و بدبختی کارگران خبر چندانی نیست و حتی سرمایه داران جدید هم همیشه در حال خوشگذرانی نیستند. مایکروسافت،گوگل،یاهو،اپل و  اوراکل  نمادهای جدید دنیای سرمایه داری هستند در این شرکتها دیگر از زجر و بدختی و بی توجهی به کارگرها خبری نیست آنچه اینک ثروت می آفریند خلاقیت و نوآوری است  حتی مهندسین و پرسنل این شرکتها به حضور و فعالیت خود در آنجا افتخار میکنند و آنها که لایق ترند نیز حقوقهای میلیون دلاری دارند.
اما داستان تازه شروع شده است بذل و بخششهای بیل گیتس و همسرش،امید پیر یار، مدیران گوگل و بسیاری دیگر  برگی تازه و جذاب از دنیای سرمایه داری جدید است و جالب آنکه سرمایه داران جدید بخش بزرگی از آنچه که باعث شهرت و یا قدرتشان شده است را براحتی می بخشند . میلیاردها دلار ثروت این ثروتمندان صرف کودکان افریقا یا کشف درمان بیماریها و دیگر کمکهای انسان دوستانه میشود. آنها حتی در عمل گوی سبقت را از اندیشه ها و افراد مخالف نظام سرمایه داری  نیز ربوده اند.
دنیا عوض شده است سرمایه داری با خلاقیت و نوآوری همراه و بسیاری از  سرمایه داران دنیای کاپیتالیسم افرادی انسان دوست شده اند که حتی همه ثروت خود را در راههای  انسان دوستانه صرف میکنند.»  "

مطلب فوق پستی از وبلاگ جناب شیرازی مدیر بلاگفا با عنوان کاپیتالیسم مهربان است .

http://shirazi.blogfa.com/post-18.aspxحال ببینیم کاپیتالیسم مهربان  به چه معناست .

گوگل یکی از نشر دهندگان این نوع کاپیتالیسم که اطلاعات کاربران خود را در اختیار سرویسهای جاسوسی موساد و سیا قرار میدهد گوگل همان سروریس بی نظیریست که نام خلیج فارس را از نقشه های خود حذف و نام خلیج عربی را به آن اضافه میکند .

امید کردستانی معاون ارشد گوگل که از طریق رسانه های مزدوران ضد ایرانی بعنوان یکی از ایرانیان موفق معرفی شده در حالیکه این جناب و سایر ایرانیانی که در این خبرگزاریها با عنوان مضحک موفق و قابل ستایش از آنان یاد شده سر سپردگی خود را به دولت آمریکا اعلام کرده اند  و نه تنها در جهت منافع ایران بلکه کاملا مخالف با منافع مردم ایران مشغول خوش خدمتی به اربابان صهیونیست خود هستند .از دیگر ایرانیان خائن به مملکت  که بعنوان افتخارات ایران معرفی میشوند میتوان به موارد زیر اشاره کرد .

فریار شیرزاد معاون وزارت   بازرگانی آمریکا و مشاور امنیت وزارت بازرگانی آمریکا

                                                 
                                          بیژن داوری  معاون ارشد شرکتIBM

                                    علی ارسنجانی طراح نرم افزار در شرکت IBM

شرکت آی بی ام یک شرکت صهیونیستی یک‌سال پس از اعلام تشکیل دولت اسراییل  جعلی نخسیتن سرمایه‌گذاری‌هایش را در سرزمین‌های اشغالی فلسطین  شروع کرد و در سال 1381، به پاس نیم‌قرن خدمات چشمگیرش به این دولت، جایزه‌ی سفیر را از شیمون پرز (نخست‌وزیر پیشین اسراییل) دریافت نمود. .
این شرکت که سابقه‌ی بدی در زمینه‌ی شرایط محیطی کارگران و تخلفات اقتصادی دارد، یکی از سه شرکتی است که در سال 1380، آریل شارون (نخست‌وزیر پیشین اسراییل) از ایشان تقدیر کرد.
لارنس ریکیاردی که یکی از مدیران ارشد آی‌بی‌ام است، در گفتگویی با روزنامه‌ی یهودی جروزالم‌پست بیان کرد: «این سرزمین و آرمان‌های والایش برای ما بسیار مهم است.» جالب آن‌که این شرکت یکی از مهم‌ترین شریکان صنعتی و اقتصادی حکومت نازی آلمان در زمان جنگ جهانی دوم بوده است. شعبه‌ی آلمانی این شرکت، یکی از سازندگان ماشین‌های محاسبه‌گری بوده است که هیتلر برای اداره‌ی راه‌آهن، نگهداری اطلاعات مربوط به اسرای جنگی و ساخت ادوات زرهی به آن‌ها نیاز داشته است. این همکاری از سال 1312 تا 1324 ادامه پیدا کرده است.
                                            

                                       حمید عظیمی عضو ارشد شرکت intel در آمریکا

بنام خدا

یکی از مفاد و بندهای پروتکل دانشوران صهیونیست که نشاندهنده سیاست صهیونیسم بین الملل در سطح جهان و بر علیه بشریت است به دست گرفتن نبض رسانه ای و حاکم شدن و تسلط  بر رسانه ها  اعم از روزنامه و .. است  هم اکنون نیز  شاهد اجرای مو به موی این بند از پروتکل هولناک دانشوران صهیون در سطح جهانی هستیم اکثریت قاطع منابع اطلاع رسانی و بنگاههای خبری و سروریس دهندگان غرب  یا مستقیما از مدیران یهودی صهیونیسم انتخاب شده اند یا در سیاست خود کاملا وابسته و مدافع صهیونیسم هستند .حتی به تازگی سلطان  دنیای رسانه «  روبرت مرداک»  یهودی اقدام به خریدن شبکه های پر ببیننده عربی کرده است .

بنابراین نباید  به این موضوع تاکید و اصرار دشت که نفوذ صهیونیسم و اندیشه های مدافع آن تنها در غرب ممکن است و بس  .

در حالیکه تلاش رسانه های غرب متکی به صهیونیسم در سالهای اخیر اهانت و مخدوش کردن چهره اسلام  است و حتی در این مورد در رسانه های  ظاهرا اسلامی و عربی نیز فعالیت زیادی داشته است شاهد هستیم که حتی در کشور ما نیز گاه و بیگاه این ترفند و سیاست آمریکایی _صهیونیستی اعمال میشود .

یکی از سروریس دهندگان فعال وبلاگهای ایران بلاگفاست که گوی سبقت را از دیگر سرویس دهندگان ایرانی و فارسی ربوده از مسئولیتهای یک مدیر حفظ امنیت اخلاقی و ارزش گذاشتن به اعتقادات مذهبی کاربران است اما در این روزها شاهد هستیم این سروریس دهنده هیچگونه واکنشی در برابر خواست کاربران خود مبنی بر برخورد با وبلاگهای متخلف و اهانت کننده به ارزشهای دینی نشان نداده است . مدیر این سرویس ایرانی بخشی را با عنوان گزارش تخلفات و پیشنهادات و انتقادات در بلاگفا باز کرده لیکن به هیچ وجه پاسخگوی درخواستهای کاربرانی که از مطالب توهین آمیز به آیین اسلام آنهم در یک سروریس دهنده ایرانی شگفت زده شده اند نیست .

حال ببینیم این جناب مدیر بلاگفا خود چه جهت گیری سیاسی و اعتقادی نسبت به آیین و اعتقادات مردم ایران دارد . وبلاگ شخصی ایشان با وجود آنکه در آن سعی شده است وجهه ای غیر سیاسی و موجه و انسان دوستانه از خود به نمایش بگذارد گویای قسمتی از شخصیت مدیر آن است که خود جای تامل دارد .

جناب مدیر در مقابل اهانت به ادیان الهی ظاهرا جانب عدالت را رعایت کرده اند اما افسوس که این رعایت عدالت و احترام به اعتقادات مذهبی تنها شامل یهودیان ایران میشود آنجا که در پستی از وبلاگ خود با عنوان توهین به یک اقلیت قومی و مذهبی فرموده اند :

"« متاسفانه در سالهای اخیر گاهی به بهانه مناقشات فلسطین و اسرائیل و مبارزه با صهیونیسم ، یهودیان تحقیر شده یا به آنها توهین شده است و تاسف آورتر آنکه گاهی این تحقیرها و توهین ها با دین و مذهب اسلام نیز در آمیخته است. » "

ظاهرا مذهبی که کمترین جمعیت اقلیت کشور را تشکیل میدهد که حتی برای آن جمعیت نیز نماینده در مجلس شورای اسلامی در نظر گرفته شده باید بسیار با حساسیت و احترام با آن برخورد شود و دین 90 در صد مردم ایران به هیچ وجه ارزش محترم شمرده شدن ندارد . جناب مدیری که تکلیف خود را با دین اسلام و مراجع و روحانیون با آوردن قسمتی از سخنرانی خطیب نماز عید فطر مشهد به خوبی نشان میدهند و تنها قسمت کوچکی از این سخنرانی را با عنوان" اینترنت، دشمن اسلام و دین و رفیق نااهل و مفسد ؟"در وبلاگ خود میاورند که نشان دهند نظر مراجع و علما نسبت به اینترنت نظر منفی است و دین و علما را مایه پس رفت جامعه نشان دهند در حالیکه در انتهای این پستشان لینک خبر مربوطه را میاورند که در آن خطیب اشاره شده به هیچ وجه از جمع اوری و استفاده نکردن از اینتر نت سخن به میان نمیارد و تنها به خانوده ها در این مورد هشدار میدهد و روی اصلی سخن ایشان در مورد جمع اوری ماهواره هاست که بصورت حرکتی مردمی و خود جوش صورت بگیرد . باز هم در جای دیگری از وبلاگشان اسلام را به سخره میگیرند با آوردن مطلبی با عنوان " عاقبت آشنایی در اینترنت یا مواظب کوسه ها باشید!"

"« ایسنا خبری را منتشر کرده است درباره پسر جوانی که از طریق اینترنت با دختری رابطه برقرار کرده و او را به خانه کشانده و در اقدامی غافلگیرانه اسیر نقشه شیطانی وی شده است » " و در انتهای پست با اوردن چند توصیه طنز گونه میاورند "«  اگر همه موارد بالا را رعایت نکرد .... صلوات بفرستید... دوستی برای مورد ? پیشنهاد جالب دیگر مطرح کردند که چشماهتون را ببندید و به خدا توکل کنید» "

همین جناب مدیر ناگهان در مورد حق و حقوق اقلیت یهودی در ایران به نظر علما مراجعه میکنند و به یاد امام خمینی میافتند ". «  امام خمینی به عنوان یکی از بزرگترین مراجع دینی قرن اخیر که در زمان خویش یکی از صریح ترین مواضع علیه صهیونیست را داشت صریحا حساب کلیمیان (یهودیان) را از صهیونیست جدا خوانده است.» "

در حالیکه نماینده یهودیان ایران اقای موریس معتمد در جمع سران اروپا  با وجود همه تبلیغات بر علیه ایرانیان از رفتار شایسته ایران با یهودیان یاد میکند .

ظاهرا این جناب مدیر اسلام را جزو ادیان به حساب نمیاوند همچنانکه وبلاگهایی که خواستار برخورد با مطالب اهانت آمیز نسبت به اسلام هستند و از جناب مدیر بلاگفا در این زمینه در خواست کمک میکنند به جای اجابت کردن در خواستشان وبلاگ این دوستان را مسدود میکنند . جای تعجب است  از این جناب مدیر که در باب اهانت نکردن به یهودیان میفرمایند "« مسلماْ فراتر از مذهب و قومیت و جدال ایران و اسرائیل و فلسطین و منافع منطقه ای و هر چیز دیگر ما انسان هستیم و انسانیت ما حکم میکند که از تحقیر انسانهای دیگر به خاطر قوم و مذهب و رنگ پوستشان خودداری کنیم.»  "

در حالیکه در هیچ یک از وبلاگهای ایرانی  مسلمان به هیچ یک از ادیان الهی و پیامبران الهی چون حضرات موسی و عیسی و ... توهین نمیشود و نشده است بلکه مسلمانان سایر پیامبران الهی را چون رسول خدا دارای یک هدف مشترک میدانند و اهانت به ادیان و رسولان دیگر را چون اهانت به آیین خود میدانند  بلکه بیشتر از سایر ادیان قدر و احترام انبیا را نگه داشته اند در حالیکه یهودیان صهیونیست موسی کلیم الله را در هنگام وحی   به مصرف موارد روان گردان متهم میکنند و به حضرت عیسی و حضرت مریم توهینهای زشت و زننده ای میکنند .

اما نظر این جناب را در مورد آزادی بیان هم بدانیم

در حالیکه مدیر بلاگفا جناب علیرضا شیرازی در پاسخ به دوستانی که از اهانت به اسلام در وبلاگهای ضد ایرانی وابسته به سازمانهای جاسوسی میفرمایند باید آزادی بیان وجود داشته باشد خود این جناب در پاسخ به سوالی که در وبلاگشان  به آن پاسخ  داده اند مبنی بر اینکه چرا بخش نظرات شما با تایید مدیر وبلاگ میتواند ثبت شود میفرمایند :

"«برخی خوانندگان معتقد بودند که نبایستی بخش نظرات این وبلاگ همراه با تایید توسط نویسنده باشد و به نوعی در راستای آزادی بیان خواستار باز بودن و نمایش هم نظرات ارسالی بودند. معتقدم که محتوای بخش نظرات یک وبلاگ نیز همچون نوشته های یک وبلاگ میتواند بیانگر دید و شخصیت نویسنده باشد. خواندن بخش نظراتی که در آن  کلمات توهین آمیز  و رکیک نمایش داده شده است میتواند باعث آزار خوانندگان و نویسنده وبلاگ شود و متاسفانه گاهی شاهد چنین نظراتی در وبلاگ خویش بوده ام از طرفی فکر میکنم امکان تایید نظرات در واقع نوعی مدیریت بر محتوای بخش نظرات وبلاگ است» "

عجیب است که این جناب شیرازی حتی در مورد اهانت و از استفاده از کلمات  رکیک در نظرات وبلاگشان حساس هستند اما نسبت به اهانت به آیین میلیونها ایرانی معتقد به آزادی بیانند  . ایشان دلیل محدودیت در بخش نظراتشان را مکدر شدن و آزار دیدن  خوانندگان وبلاگشان به دلیل وجود کلمات رکیک  معرفی میکنند لیکن استفاده از کلمات  رکیک و جسارت بی منطق به اسلام را مایه آزار  میلیونها ایرانی نمیدانند .

در جای دیگر میفرمایند :

"« در مورد سایت بلاگفا یک درس خیلی بزرگ را به معنای واقعی درک کرده ام و آن این است که کاربران سایت و اعتماد آنها بزرگترین ارزش برای چنین سایتی است» "

جمله شگفت انگیزی بود با توجه به رفتارهای قهر آمیز اخیر ایشان نسبت به کسانیکه تصور میکردند باید به بلاگفا و مدیر آن اعتماد داشته باشند  .

حال کمی هم از نظرات ایشان در مورد سیاست داخلی و خارجی بخوانیم ابتدا نظر ایشان در مورد فناوری هسته ای قابل توجه مدیران و مسئولانیکه بدون در نظر گرفتن شاخصهای قابل اعتماد  اجازه میدهند کسانی مدیریت نبضهای رسانه ای را در دست بگیرند که نه برای آیین و اعتقادات مردم خود ارزشی قائل هستند و نه منافع و امنیت  کشورشان برایشان اهمیتی دارد .

"«  شاید و فقط شاید وقت آن رسیده است که دولتمردان ایران کمی از غرور و منافع خود به خاطر منافع ملت بگذرند. اینگونه شاید دیگر آن غرور دیروز را نداشته باشند اما در بلند مدت مردم بیشتر آنها را دوست خواهند داشت. رفاه و اقتصاد برتر بزرگترین حق مردمی است که از جان و مال برای استقلال کشورشان مایه گذاشته اند.» "

ظاهرا این جناب به هیچ وجه به این مسئله آگاهی ندارند که کنار کشیدن ایران از مسئله هسته ای یعنی باز شدن راه برای هر گونه دخالت و بهتر بگوییم همان چیزی که در عراق در حال وقوع است .

در مورد مطالب وبلاگ جناب شیرازی حرف و ناگفته زیاد است که کمی تامل در پستها و مطالب آرشیو شده این وبلاگ با اینکه تلاش فراوانی در موجه جلوه دادن آن شده فراوان است ازخرده گرفتن به دانشگاههای امام صادق باقر العلوم و امام حسین گرفته تا پرش و ارتباط دادن مضحک  نا بینا شدن یک سرباز به دلیل آتش بازیهای چهارشنبه سوری به اعتراض به طرح امنیت اجتماعی هم چنانکه آورده اند :

"« سرباز وظیفه آنجا چه میکرد؟ مگر نباید برای اینها کلاهی مناسب تهیه می شده است؟ نیروی انتظامی که از این کلاهها دارد! خودم دیدیم وقتی داشتند برای سرکوب دانشجوها می رفتند به سر داشتند، مگر اوباش فوتبال دوست از دانشجویان کم خطر ترند؟ راستی نیروهای حرفه ای و رسمی  کجا بودند؟ میدان ..؟ در حال جلوگیری از ...؟! آقا جان چکمه دخترک را یک دقیقه بی خیال شو!  جواب زندگی فناشده این سرباز وظیفه را کی میدهد؟» "

پیوند روزانه وبلاگ ایشان نیز بسیار جالب و شگفت انگیز است در این بین دو لینک جلب توجه میکند

" « هفت سین در کاخ سفید – تحسین برانگیز»  "

"« پول نفت ایرانیها سر سفره لبنانیها » "

در مورد لینک اول یک عکس از سفره هفت سین را که ظاهرا در کاخ سفید گسترده شده  و ایشان با لفظ تحسین برانگیز از آن یاد کرده اند ظاهرا ایشان از یاد برده اند جمله قصار سناتور آمریکایی که چندی پیش فرمود :"«  ایران یک کشور بی تمدن و همه  ایرانیها وحشی هستند»  "

و همچنین توهینهای دولتمردان همین کاخ سفید در باب ایرانیان.  خیر اینجناب از یاد نبرده اند چرا که ایشان خود در جایی از وبلاگشان در پستی با موضوع " اینتر نت ایرانی بودجه آمریکایی " برای پوشش دادن سخنان قبلیشان فرموده اند "

« "یادآور می شوم که انتظار نمی رود که دولت آمریکا به راستی به دنبال کمک و حمایت از کاربران اینترنت در ایران باشد و قاعدتا آنها اهداف سیاسی خود را در اولویتهای صرف چنین بودجه ای در نظر می گیرند."»

و اما در مورد لینک دوم که در آن خبریست که با اشاره به نا سپاسی سینیوره به کمکهای ایران پس از جنگ سی و سه روزه اذعان میکند ایران در طرحها و پروزه های عمرانی لبنان برای بازسازی ویرانیهایی که اسرائیل جعلی در جنگ اخیر بوجود آورد به لبنان مهندس و کارشناس اعزام کرده است اما این جناب با تیتری که خود برای این خبر انتخاب نموده اند قبل از آنکه مخاطب خبر را مطالعه کند قصد در جهت بخشیدن به فکر و احساسات خواننده کرده است سینیوره که حتی مردم لبنان دولت او را قانونی نمیدانند و حتی پس از پایان جنگ از ارسال کمکهای حزب الله به مردم لبنان جلوگیری کرد ظاهرا باید نمادی از لبنان نشان  داده شود و با تحت تاثیر قرار دادن احساسات ملی قصد جریحه دار کردن مخاطب خود را دارند .

این تنها بخشی از یافته هاییست که با تامل در وبلاگ مدیر بلاگفا بدست میاید بنا براین از دوستانی که همچنان از مدیر بلاگفا با درج در خواستهای مکرر احترام آمیز انتظار تغییر در مواضع ایشان نسبت به توهین به آیین اسلام دارند در خواست میشود بجای اینکه  با ارسال پیغام و کامنتهایی که در وبلاگ ایشان حتی اجازه ثبت شدن نمی یابد وقت خویش را هدر ندهند و برای رفع این مشکل از رسانه ها و از طریق قانونی وارد عمل شوند .
___________________________________________________________________________

وبلاگ اعتراض به بلاگفا نیز مطالب قابل توجهی در این مورد آورده است

http://www.eteraz2blogfa.parsiblog.com/
___________________________________________________________________________

بنام خدا

وقتی که در دنیای تبلیغات و رسانه های تحت سیطره صهیونیسم وقایع مطابق میل سران قدرت طلب با غلو و جعل منتشر میشود و همچنین وقایع و خبرهای ضد منافع صهیونیسم به طرز شگفت آوری وارونه جلوه داده میشود نباید چندان تعجب کرد از اینکه قول و منش و سیره پیامبران الهی نیز دست خوش همین سیاست ضد انسانی و ضد اخلاقی شود .

رسول خدا که سلام خدا بر او و آل پاکش باد در زمانه خود به خوش خلقی,  سیرت پاک ,  احسان و نیکوکاری زبانزد هر قوم و مذهب و نژادی بود لیکن از آنجا که این مرد الهی نه با زور خشونت   که با دروغ تبلیغ آن میکنند بلکه با محبت خود قلب مومنین و پاک سیرتان عالم را مسخر خود و خدای خود میکند از اینروست که باید منش او دین او و سیره او با تبلیغات بنگاههای خبری و رسانه ای صهیونیسم وارونه جلوه داده شود  لیکن چه کسی از خداوند توانا تر در حفظ شریعتی که محمد مصطفی رواج دهنده آن بود .

حضرت رسول در دوران نبوتشان توجه خاص و ویژه ای به ایرانیان داشتند اما این توجه به معنی برتری دادن اقوام نسبت به یکدیگر نبود همچنانکه خداوند  در قران کریم میفرماید برترین افراد با تقوا ترین آنانند و این ایرانیان بودند که اسلام را با آغوش باز پذیرا شدند و باز این ایرانیان بودند که ولایت مولا علی و فرزندان رسول خدا را با جان و دل پذیرفتند در حالیکه در زادگاه اسلام اهل بیت مظلوم واقع شده بودند بنابراین توجه و ابراز محبت رسول خدا و اهل بیت به ایرانیان نه از جهت برتری دادن از روی بی عدالتیست بلکه این ابراز محبت نشاندهنده مسئولیت و نقشی است  که ایرانیها  در سرنوشت آیین اسلام ایفا خواهند کرد  .

این ابراز محبت بیدار باشیست برای ما ایرانیان که بیش از سایر اقوام و ملتها قدرت تحمل داشته باشیم در برابر محرومیتها و تبعیض هایی که از سوی دشمنان بر ملت ما وارد میشود استوار باشیم همچنین بیش از سایر ملتها به دنبال آگاهی و دانش دینی باشیم تا هر جا از طریق فرقه های ساختگی قصد نفوذ و اختلاف در بین مسلمانان داشته باشند در صف اول رسوا کننده گان باشیم .

در ابراز  محبت رسول خدا و ائمه اطهار به ایرانیان احادیث و روایات فراوانی وجود دارد حتی از منابع سنی شاید رسول خدا این روزها را میدیدند  که فرقه های جعلی چون وهابیت و سلفی گری با توطئه و تطمیع آمریکا و صهیونیسم به ملت ایران انگ تروریست و نا مسلمان  بزنند و از اینرو تا این حد در حق ایرانیان سفارش فرمودند لیکن وقتی چشم و گوش و دل تحت سلطه شیاطین در آمد دیگر سیل عظیم فرمایشات و توصیه ها و هشدارها بر دل سنگ شده آنان اثری نخواهد بخشید .

تنها چند نمونه کوچک از این احادیث :

فرستادگان باذان، پادشاه یمن، تحت الحمایه ایران که اصالتاً ایرانى بودند به حضور پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم آمدند و گفتند:

 اى رسول خدا سرانجامِ ما فارسیان به نزد چه کسى خواهد بود؟

حضرت فرمود:"«  شما فارسیان از ما هستید و سرانجامتان به سوى ما و خاندان ما خواهد بود» "
 ابن هشام از قول زهرى گوید: و از همین جا بود که پیامبر فرمود:"«  سلمان از اهل بیت ماست.» "
رسول خدا(ص) فرمود:

 «" نام ایرانیان را به زشتی یاد نکنید زیرا آنها از یاران ما هستند و از ما حمایت می‌کنند»."

               میلاد خجسته رسول خاتم محمد مصطفی صل الله علیه و آله مبارک باد .

بنام خدا

نوروز نه تنها عید باستانی ما ایرانیان است بلکه در این ایام وقایعی مبارک رخ داده که همگی بر این موضوع که نوروز تنها عید باستانی برای ما نیست بلکه عید کاملا دینی , اسلامی و شیعیست صحه میگذارد . حتی نوروز بر گرفته ازآیین زرتشت نیز نیست چرا که این بها دادن به ایام نوروز 2340 سال قبل از میلاد مسیح یعنی حتی قبل از زرتشت و حتی قبل از  بابلیان در نزد ایرانیان  بزرگ داشته میشد .

معلی از یاران امام صادق علیه السلام سخنان امام را در مورد عظمت  نوروز ثبت کرده است :

« "امام برمن فرمودند: معلی! آیا می‌دانی امروز چه روزی‌ست؟!

عرض کردم: نخیر، ولی [همین‌قدر می‌دانم] روزی‌ست که ایرانیان آن را روز بزرگی می‌دانند و گرامی‌اش داشته و در آن روز بر هم تبریک می‌گویند.

امام فرمودند: قسم به خانه خدا که این روز برای امر بزرگی است که آن را برایت شرح می‌دهم تا بدانی. عرض کردم: یادگیری این مطب برایم دوست‌داشتنی‌تر از این است که عمری جاودان یابم؛ خداوند دشمنان شما را نابود سازد.

امام فرمودند: معلی! نوروز روزی‌ست که خداوند در آن از انسان پیمان گرفت که او را بپرستند و برایش شریک قائل نشوند و به دین فرستادگانش گروند.

نوروز روزی‌ست که خورشید برای اولین بار طلوع کرد و بادهای بارور ساز وزید و گلهای زمین آفریده شد. نوروز روزی‌ست که کشتی حضرت نوح [که سلام خدا بر پیامبر ما و خاندانش و بر او باد] [بعد از طوفان ] بر فراز کوه جودی ساحل گرفت.

نوروز روزی‌ست که فرشته وحی، جبرائیل علیه السلام بر پیامبر اسلام نازل شد

نوروز روزی‌ست که حضرت ابراهیم بتهای قوم خود را شکست

و نوروز روزی‌ست که پیامبر اکرم حضرت علی علیه السلام را بر دوش خود بلند کرد تا بتهای قریش را در‌انداخته و درهم شکند.نوروز روزی‌ست که در آن پیامبر صلی الله علیه و آله برای حضرت علی علیه السلام در غدیر خم پیمان گرفت و آنانکه آنجا بودند به ولایت آن حضرت اقرار کردند و خوشا به حال کسی که آن را نگه‌داشت و بدا به حال کسی که آن را زیر پا نهاد.

نوروز روزی‌ست که در آن پیامبر صلی الله علیه و آله حضرت علی علیه السلام را با وادی جنیان مواجه کرد و از آنان میثاق گرفت. نوروز روزی‌ست که در آن علی علیه السلام در جنگ نهروان پیروز گشت

نوروز روزی‌ست که در آن قائم ما اهل بیت ظاهر می‌شود و خداوند او را بر دجال پیروز می‌سازد

و نوروزی نیست که ما در آن منتظر فرج نباشیم چرا که آن روز از برای ماست.

ایرانیان آن را نگاه داشتند اما شما آن را از بین بردید.

و این [نوروز] اولین روز سال [برای] ایرانیان است.

معلی می‌گوید: حضرت [این مطالب را بر من] املاء کردند و من نوشتم. » "

بحار الأنوار : 56 / 119 .

بنام خدا

در آستانه بهار و نوشدن سال

خیابانهایی شلوغ و مغازه ها و بازارهای پر رونق

و آدمهایی با دستهای پر

و دلهایی مملو از شادی نو شدن خانه و دکور و لباس

اما در هیاهوی اینهمه نو شدن قشری  هستند که این روزها برایشان نه روزهای شادی بخش و تحول انگیز بلکه آغاز شرمساری و خجلت  در برابر دیدگان منتظر خانواده شان است .

شاید در دوستان و اطرافیان و اقوام خود نشانی از این قشر دیده باشیم  اگر چشم بینایی داشته باشیم .              

« " با بی اعتنایی از مردم روی مگردان و مغرورانه بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبر مغروری را دوست ندارد .» " آیه 18 سوره لقمان

همگام با زمان بودن و بهره گیری از تکنولوژی روز دنیا خصیصه خوبیست لیکن وقتی به مرز فخر فروشی رسید صورت واقعی از ظلم خواهد بود .

دریابیم حال کسانی را که به هر دلیلی در این روزها دستهایی خالی دارند به خصوص اگر در میان اقوام و دوستان هستند .

دریابیم حال بدهکاری را که میدانیم ادای قرض برای او دشوار است  و سخاوتمندانه  از حق خود گذشت کنیم .

چه میزان از در آمد و حاصل دست رنج  خانواده ما صرف رسیدگی به حال نیازمندان واقعی میشود ؟

« "ای کسانیکه ایمان آورده اید از قسمتهای پاکیزه اموالی که بدست آورده اید و از آنچه از زمین برای شما خارج ساخته ایم انفاق کنید و برای انفاق به سراغ قسمتهای ناپاک نروید درحالیکه خود شما حاضر نیستید آنها را بپذیرید مگر از روی اغماض و کراهت و بدانید خداوند بی نیاز و شایسته ستایش است . »" آیه 267 سوره بقره

آیا میدانیم در آمد خانواده ما زمانی حلال خواهد شد که بخشی از آن به محرومان اختصاص یابد  ؟

آیا شیعه مولا علی علیه السلام میتواند بخیل باشد ؟

بنام خدا

« و گروهی از مردم  کسانی هستند که میگویند : به خدا و روز قیامت ایمان آورده ایم در حالیکه مومن نیستند »آیه 8 سوره مبارکه بقره

« هر گاه به آنان ( منافقان ) گفته میشود در زمین فساد نکنید میگویند : همانا ما اصلاح گریم»
آیه 11

« آگاه باشید . آنان خود اهل فسادند ولی نمیفهمند »

آیه 12

« و چون با اهل ایمان ملاقات میکنند میگویند : ما ( نیز همانند شما ) ایمان آورده ایم . ولی هر گاه با ( همفکران ) شیطان صفت خود خلوت میکنند میگویند : ما با شما هستیم ما ( اهل ایمان را ) مسخره میکنیم .»

آیه 14

امام خامنه ای :

«"حمایت آمریکا از هرکسی در ایران یک ننگ است"»

فرمایشات جناب بوش خطاب به ملت ایران :

« "من امید وارم مردم ایران در روز جمعه پای صندوقهای رای حاضر نشوند و اگرهم رای میدهند به حمایت کنندکان از مواضع ما رای دهند .» "